دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیدهٔ سیر است مرا،…
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیدهٔ سیر است مرا،…
بی همگان بسر شود بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود دیده عقل…
به کجای شب نویسم غزل شبانهی خود غزل شبانهی خود، سخن زمانهی خود به کدام گوشه باید تن خسته را…
همه جا دکان رنگ است همه رنگ میفروشد دل من به شیشه سوزد همه سنگ میفروشد به کرشمه نگاهش دل…
رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن ماییم و موج سودا، شب…
مَن اگر با مَن نباشم می شوم تنهاترین کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین مَن نمیدانم…
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد کامم از تلخی غم چون زهر گشت بانگ نوش…
نوروز بمانید که ایّام شمایید! آغاز شمایید و سرانجام شمایید! آن صبح نخستین بهاری که ز شادی می آورد از…