سوخته لاله زار من
سوخته لاله زار من رفته گل از کـــــنار من بي تو نه رنگم و نه بو ای قدمت بهـــــــار من…
سوخته لاله زار من رفته گل از کـــــنار من بي تو نه رنگم و نه بو ای قدمت بهـــــــار من…
ساده منم، باده منم، از همهجا رانده منم از نفس افتاده منم، خندهی افسرده منم نور منم، شور منم، بندهی…
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود دیده عقل مست…
خیال من یقین من، جناب کفر و دین من بهشت هفتمین من، دیار نازنین من کوه کمر غلام شان چه…
بهار آمد، بهار آمد، سلام آورد مستان را از آن پیغامبر خوبان، پیام آورد مستان را که جانها را بهار…